هر وقت منو می دید می فرمود:
حالت چطوره؟
میگفتم استاد خوبم:
می فرمود: این رو که میبینم ... حال معنویت رو میگم؟
میگفتم خراب..
می فرمود: درستش کن..یا خدا کنار بیا ..بین خودتون حلش کنید...
می فرمود:طرف مقابلت هم غفار الذنوبه هم ستار العیوب .. بهش بگو غلط کردم..میبخشه..
بعد با لبخند می فرمود : ولی بعدش آدم باش..
نذار آبرو ریزی بشه..
باز سالی نو می شود و نمیدانم خوشحال باشم از کم شدن یکی از سال های دوری یا غمگین از زیاد شدن سال های ندیدنت؟ ای کاش بشود هفت سین سفره های دلمان را به هفتمین روز هفته گره ای سبز بزنیم تا آرزوی همه ما امسال دیدن رویت باشد.
و چه ساده دل خوش کرده ایم به خوشی های چند روزه این عید ها و چه راحت باور کرده ایم دوری ندیدنت را تا جایی که بجای جستجوی کوی تو، مدام در حال جستجوی این مغازه و آن مغازه هستیم...
اگر با نوروز روز های ما نو می شوند پس باید روز حضور تو را نوجهان نامید چرا که جهان از حضور تو جان دوباره می گیرد و کویر خشکیده دل ها از نسیم قدسی تو سرسبز و خرم می شود.
بی شک بهار ما شکفتن گلیست که باد ها از حضور او پرپر خواهند شد و سین اول سفره های هفت سین دلمان سیمای زیبای او خواهد بود و عید نوروز را به وقت شرعی حضورش جشن خواهیم گرفت.
بی تو اینجا همه در حبس ابد تبعیدند سالها هجری و شمسی همه بی خورشیدند
سیر تقویم جلالی به جمال تو خوش است فصلها را همه با فاصله ات سنجیدند
تو بیایی همه ساعتها ، ثانیه ها از همین روز همین لحظه همین دم عیدند
مردان تلگرامی و زنان اینستاگرامی داستانیست به روایت خادم سایبری که در معبر سایبری فندرسک انتشار یافته و نویسنده بر این باور است که مردان تلگرام را دوست دارند و زنان اینستاگرام را که این علاقهمندی ها باعث شده تا شاهد رفتارهای عجیبی از زنان و مردان باشیم که مختصری از آن را در ذیل می خوانید :
مردان تلگرامی بر این باورند هرچقدر هم که بی سواد باشند اما اگر بتوانند در گروه های تلگرامی حرف های قشنگ و گنده تر از دهانشان بزنند که حتی معنی آنرا هم ندانند، از درجه شخصیت بالاتری برخوردارند.
زنان اینستاگرامی بر این باورند اگر نان شب ندارند که بخورند اما اگر بتوانند با ژست ها و لباس ها و آرایشات مختلفی عکس های خود را در اینستاگرام به انتشار بگذارند، از درجه شخصیت بالاتری برخوردارند.
مردان تلگرامی اگر ببینند خانمی در گروهی متنی را تایپ می کند ناخوداگاه مطلب نخوانده آن خانم را فوروارد می کنند و با گذاشتن علامت شصت (لایک) وانمود می کنند که خیلی از حرف های آن خانم لذت برده اند.
زنان اینستاگرامی اگر ببینند تعداد لایک های عکس هایشان هر روز بیشتر می شود، روز به روز برهنه تر و پر آرایشتر عکس میگذارد و خیال می کند که مرد هابخاطر ژست ها و با کلاس بودنشان برایشان لایک می کنند.
مردان تلگرامی در گروه هایی که فقط آقایان هستند بسیار بی شخصیت و بی ادب رفتار می کنند ولی اما اگر در گروهی فقط یک خانم حضور داشته باشد چنان رفتار می کنند که انگار استاد اخلاق اسلامی دانشگاه هستند.
زنان اینستاگرامی آشغال هایشان را از ماشین به بیرون پرت می کنند اما اگر به یک جوی آّب گندیده لجن گرفته برسند نا خداگاه دست هایشان را باز می کنند و ژست پرواز می گیرند و زیرش می نویسند من و طبیعت یهویی.
مردان تلگرامی همه از یک دم اندیشمند، فرزانه، باهوش، تحصیل کرده، با پرستیژ، با ادب، با اخلاق، بامرام، فهمیده و آقا هستند که در هر مسئله ای توان صحبت کردن و بحث کردن دارند و نظر ارائه می دهند.
زنان اینستاگرامی همه خارج رفته، پارتی مختلط رفته، قلیان کشیده، ماشین کلاس بالا داشته، خونه ویلایی داشته، خوشتیپ، پرتز کرده، مو مش کرده و حداقل با سه پسر رابطه داشته هستند که هرکس ندونه فکر می کنه آخرفهم و شعور هستند.
مردان تلگرامی تبحر خاصی در مخ زدن از زنان و دختران ولوو شده در محیط تلگرام را دارند، جوری که نمی توانند از این توانمندی خود برای همسر یا فرزند خود برای گفتن جمله ساده عزیزم استفاده نمایند.
زنان اینستاگرامی انگیزه خاصی برای انتشار تصاویر خصوصی و برهنه خود برای سایر مردان را دارند جوری که حتی همسر یا اعضای خانواده خودش نیز هنوز به عمر خودشان وی را اینگونه ندیده اند.
سخن پایانی نویسنده : حتی اگر تمامی مطالب بالا را فراموش کرده اید عیبی ندارد، همینقدر که بدانید هردوی مردان و زنان تلگرامی و اینستاگرامی غیرواقعی و فقط محض کلاس گذاشتن از چیزهای نداشته شان هستند برای شما کافیست. این دو با مردم ازدواج کرده اند نه با یک نفر خاص و همین باعث بروز بسیاری از مشکلات روحی و روانی برای آنان است. پس بیخیال این ها به زندگی خوب و زیبای خودتان بپردازید و بگذارید آن ها در حسرت نداشته هایشان بمانند.
چترها را باید بست
زیر باران باید رفت
فکر را خاطره را زیر باران باید برد
با همه مردم شهر زیر باران باید رفت
دوست را زیر باران باید برد
عشق را زیر باران باید پیدا کرد
زیر باران باید بازی کرد
زیر باران باید چیز نوشت حرف زد نیلوفر کاشت
زندگی تر شدن پی در پی
زندگی آب تنی کردن در حوضچه "اکنون" است
رخت ها را بکنیم
آب در یک قدمی است ...
سهراب سپهری