مردان تلگرامی و زنان اینستاگرامی داستانیست به روایت خادم سایبری که در معبر سایبری فندرسک انتشار یافته و نویسنده بر این باور است که مردان تلگرام را دوست دارند و زنان اینستاگرام را که این علاقهمندی ها باعث شده تا شاهد رفتارهای عجیبی از زنان و مردان باشیم که مختصری از آن را در ذیل می خوانید :
مردان تلگرامی بر این باورند هرچقدر هم که بی سواد باشند اما اگر بتوانند در گروه های تلگرامی حرف های قشنگ و گنده تر از دهانشان بزنند که حتی معنی آنرا هم ندانند، از درجه شخصیت بالاتری برخوردارند.
زنان اینستاگرامی بر این باورند اگر نان شب ندارند که بخورند اما اگر بتوانند با ژست ها و لباس ها و آرایشات مختلفی عکس های خود را در اینستاگرام به انتشار بگذارند، از درجه شخصیت بالاتری برخوردارند.
مردان تلگرامی اگر ببینند خانمی در گروهی متنی را تایپ می کند ناخوداگاه مطلب نخوانده آن خانم را فوروارد می کنند و با گذاشتن علامت شصت (لایک) وانمود می کنند که خیلی از حرف های آن خانم لذت برده اند.
زنان اینستاگرامی اگر ببینند تعداد لایک های عکس هایشان هر روز بیشتر می شود، روز به روز برهنه تر و پر آرایشتر عکس میگذارد و خیال می کند که مرد هابخاطر ژست ها و با کلاس بودنشان برایشان لایک می کنند.
مردان تلگرامی در گروه هایی که فقط آقایان هستند بسیار بی شخصیت و بی ادب رفتار می کنند ولی اما اگر در گروهی فقط یک خانم حضور داشته باشد چنان رفتار می کنند که انگار استاد اخلاق اسلامی دانشگاه هستند.
زنان اینستاگرامی آشغال هایشان را از ماشین به بیرون پرت می کنند اما اگر به یک جوی آّب گندیده لجن گرفته برسند نا خداگاه دست هایشان را باز می کنند و ژست پرواز می گیرند و زیرش می نویسند من و طبیعت یهویی.
مردان تلگرامی همه از یک دم اندیشمند، فرزانه، باهوش، تحصیل کرده، با پرستیژ، با ادب، با اخلاق، بامرام، فهمیده و آقا هستند که در هر مسئله ای توان صحبت کردن و بحث کردن دارند و نظر ارائه می دهند.
زنان اینستاگرامی همه خارج رفته، پارتی مختلط رفته، قلیان کشیده، ماشین کلاس بالا داشته، خونه ویلایی داشته، خوشتیپ، پرتز کرده، مو مش کرده و حداقل با سه پسر رابطه داشته هستند که هرکس ندونه فکر می کنه آخرفهم و شعور هستند.
مردان تلگرامی تبحر خاصی در مخ زدن از زنان و دختران ولوو شده در محیط تلگرام را دارند، جوری که نمی توانند از این توانمندی خود برای همسر یا فرزند خود برای گفتن جمله ساده عزیزم استفاده نمایند.
زنان اینستاگرامی انگیزه خاصی برای انتشار تصاویر خصوصی و برهنه خود برای سایر مردان را دارند جوری که حتی همسر یا اعضای خانواده خودش نیز هنوز به عمر خودشان وی را اینگونه ندیده اند.
سخن پایانی نویسنده : حتی اگر تمامی مطالب بالا را فراموش کرده اید عیبی ندارد، همینقدر که بدانید هردوی مردان و زنان تلگرامی و اینستاگرامی غیرواقعی و فقط محض کلاس گذاشتن از چیزهای نداشته شان هستند برای شما کافیست. این دو با مردم ازدواج کرده اند نه با یک نفر خاص و همین باعث بروز بسیاری از مشکلات روحی و روانی برای آنان است. پس بیخیال این ها به زندگی خوب و زیبای خودتان بپردازید و بگذارید آن ها در حسرت نداشته هایشان بمانند.
در کشور جهان سوم طرف هیداد و بیداد میکنهو از زمین و زمانایراد میگیرهو نسبت به همه مسائلنظر هم میدهاما موقع رأی دادن که می شه میگهبه من چه، من رأی نمیدمبعد توقع دارههمه چیز گل و بلبلبشه.
در کشورجهان سوم نزدیک انتخابات که میشه طرف بهتمام دروغ هاییک شبکه ی ماهواره ای که بهمجریان خودش هم تجاوز میکنهگوش میده اما حاضر نیست دو دقیقه فکر کنه کهاون شبکه پول میگره تا دروغ بگهتا با اینکار خودمردم باعثعقب افتادگی خودشون و کشورشونبشن.
در کشور جهان سوم طرف این همه از نماینده ها بخاطرنپرداختن به مشکلات مردمگلایه میکنه واز همشونتوقع دارهاما موقع رأی دادن که میشهبجای رأی دادن به یک کاندیدای اصلحمیگه من رأی نمیدم بعد توقع دارهکاندیدای اصلحهم بره مجلس.
در کشور جهان سوم به طرفی که فکر میکنهخیلی میفهمهمیگن چرا رأی نمیدی؟ جواب میده که کدوم یکی از نمایندگان قبلی اومدنبرامون ساخت و سازوکار عمرانی کردنکه برم رأی بدم. در صورتی که آون طرف به اصطلاح فهمیده نمیدونهساخت و ساز وظیفه نماینده نیست.
در کشور جهان سوم طرف هی ازوضع اقتصادی مینالهاما موقع رأی دادن که میشه میگهمن رأی نمیدمبعد توقع داره کاندیداهایی که درامور اقتصادیحرفی برای گفتن دارن برن مجلس واوضاع اقتصادی کشوررو بهبود ببخشن.
و فقط در یک کشور جهان سومی هست کهطرف رأی نمیدهاما بخاطرتبلیغات دروغ یک شبکه ماهواره ایمیاد تو خیابونا میگهرأی من کووووووخخخ.
پ,ن: خدارو شکر که ما تو کشور جهان اولی هستیم و ملت ما با بصیرت و آگاهی میان پای صندوق های رأی حتی اون هایی که به این نظام اعتقادی ندارن اما چون در این کشور زندگی میکنن برای بهبود اوضاع کشور میان پای صندوق های رأی.
چترها را باید بست
زیر باران باید رفت
فکر را خاطره را زیر باران باید برد
با همه مردم شهر زیر باران باید رفت
دوست را زیر باران باید برد
عشق را زیر باران باید پیدا کرد
زیر باران باید بازی کرد
زیر باران باید چیز نوشت حرف زد نیلوفر کاشت
زندگی تر شدن پی در پی
زندگی آب تنی کردن در حوضچه "اکنون" است
رخت ها را بکنیم
آب در یک قدمی است ...
سهراب سپهری